جبار رحمانی : الگوی دینی از مناسک اولیه مانند نماز به مناسک ثانویه تغییر کرده/ تحلیل جالب الویری از زنجیره مساجد محلی، بین محلات و جامع شهر در گذشته
به گزارش مبلغ نشست «مسجد و مناسبات اجتماعی در تاریخ ایران و اسلام» دوشنبه ۳۰ بهمن سال جاری از سوی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات برگزار شد. دکتر محسن الویری و دکتر جبار رحمانی در این نشست سخنرانی کردند که گزیده ای از این سخنان را درادامه میخوانید:
دکتر الویری در ابتدای نشست مسجد را به عنوان سنگ بنای جامعه و کانون و نقطه اصلی و مرکزی و جوهره هویت بخش جامعه دینی معرفی کرد و گفت: مسجد اسم مکان به معنای مکان عبادت کردن است و باید بین این مکان عبادت با جوهره جامعه دینی ارتباط برقرار کنیم، وقتی به کارکردهای مسجد نگاه کنیم میبینیم کارکرد اصلی مسجد عبادت بوده است ولی منحصر در آن نیست و فعالیتهای مسجد اعم از کانون آموزش و فرهنگ سازی و شکل دهی به افکار عمومی و کانون مسائل اجتماعی و سیاسی و مرکز فرماندهی نظامی و نمایش هنری بوده است و در تمام این کارکردها روح حاکم عبادت بوده است.
مشابهت ویژگیهای مسجد با ویژگیهای جامعه دینی
این استاد حوزه در پاسخ به این سوال که چرا مسجد جوهره جامعه دینی بوده است؟ گفت: مجموعه اهداف و کارکردهای مسجد را در دو عنوان نمایشگاه بودن و باشگاه بودن میتوان دستهبندی کرد. مسجد، جامعه مطلوب دینی را به نمایش میگذارد و مشابهات احکام و ویژگیهای مسجد با احکام جامعه مطلوب دینی را در ۱۸ محور مطرح کرد. از نظر پاکیزگی محیط مسجد در احکام شرعی باید پاکیزه باشد، این پیامی است برای کل جامعه دینی فردی که وارد مسجد میشود مستحب است آراسته وارد شود و لباس پاکیزه داشته باشد به لحاظ شرایط روحی غسل بر او واجب نباشد، پاکیزگی روحی شرط مسجدی شدن است. در درون مسجد مهمترین عمل نماز است که در آن شکلگیری صفوف نماز جماعت انسجام اجتماعی را تبادر میکند بین نمازگزاران جای خالی نباید باشد و این پیامی دارد که چطور باید نسبت به هسته مرکزی قدرت در جامعه دینی حساس بود و این رابطه سیاست با حاکمیت را نشان میدهد و همچنین نمازگزار وظیفه دارد به امام جماعتی که از لحاظ مختلف قبول دارد اقتدا کند و کسی را مجبور نمیکنند که به شخصی خاصی اقتدا کند و این همان رابطه مشروعیت و مقبولیت است که در سطوح کلان برای جامعه اسلامی تبیین میکنیم. و اینکه محراب امام جماعت پایینتر از مردم است به زیبایی این پیام را منتقل میکند هرچند امام جماعت پیشوا است اما باید خود را پایینتر از نمازگزارها ببیند و حق استعلا و خود برتر بینی نباید داشته باشد.
وی گفت: بنابراین مراد ما از نمایشگاه بودن این است که اگر احکام مسجد را واکاوی و آداب حضور در مسجد را رعایت کنیم و مورد توجه قرار دهیم در ضریب گستردهتری میتوان به عنوان ویژگیهای مطلوب جامعه دینی از آن یاد کرد و از همین جهت است که در روایات تاکید شده با اهل مسجد رفاقت داشته باشید زیرا فرد مسجدی معرفت اجتماعی نیز دارد.
وی در ادامه درتبیین کارکرد دوم که به عنوان باشگاه یاد کرد گفت: باشگاه محل تمرین کردن است، شخص در باشگاه تمرین میکند و در عرصه بیرونی به نمایش میگذارد و علت اینکه برای رفتن به مسجد تاکید شده است این است که پنج نوبت شهروند خوب بودن، پاکیزه بودن و رعایت حقوق دیگران را تمرین کند، نحوه زیست در جامعهای که با معیارهای دینی اداره میشود و امام او ولی به حساب میآید را تمرین میکند که التزام عملی داشته باشد و در رفتار بر امام پیشی نگیرد، کسی که روزی پنج بار تمرین کند زودتر از امام تکبیرة الاحرام نگوید و رکوع و سجده نرود این شهروند خوبی خواهد شد. راز تاکید و حسن ارتباط با اهل مسجد همین نکته است که رعایت حقوق و فرهنگ پذیری در او نهادینه شده است. لذا وقتی میگوییم مسجد جوهره ی جامعه دینی است مراد این است که در مسجد هم وجه آگاهی بخشی و معرفت بخشی که جامعه مطلوب چیست را در مییابیم و هم وجه تربیت عملی را درک میکنیم که این معرفت را چطور باید در وجود خود نهادینه کرد.
در گذشته، مسجد محلات به مساجد بین محلات و مسجد جامع شهر به هم مرتبط بودند
به گفته آقای الویری مسجد اگر بتواند جایگاه مطلوب خود را داشته باشد، نظم اجتماعی هم تابع مسجد خواهد شد. صدها نمونه تاریخی را میتوان ذکر کرد که مساجد چگونه نظم اجتماعی را در شهرهای اسلامی ایجاد کردهاند. رسالت پیامبران و هویت عمده آموزههای دینی، علم و اخلاق است که در فضای شهرهای اسلامی نقش اخلاق و تقوا و عبادت را مساجد ایفا میکنند و نقش علم در مدارس ایفا میشود این دو بال مرتبط با هم است که مدارس در جامعه اسلامی امتداد منبر مساجد است، در کنار محراب، منبر داریم و منبر در واقع وظیفه انتقال علم و محراب وظیفه تمرین عبودیت و بندگی خدا را بر عهده داشته است. از قرن سوم به بعد مدارس به عنوان نهاد مستقل از مسجد جدا شد ولی تقویت آن از مسجد بود و در دل هر مدرسه، مسجدی ساختند.
الویری این نکته را تصریح کرد: در گذشته مسجد، مردم را تقویت می کرد و جوهر جامعه دینی بود و چون علم باید در خدمت مردم باشد مسجد و مدرسه را در اماکن شلوغ شهری و بازار می ساختند، در گذشته بازار فقط نقش خرید و فروش را نداشت بلکه همه در بازار جمع بودند و قبل از اینکه کسبه حجره را باز کنند در درس شرکت میکردند. نهاد علم و متولیان علم و نیز مکان عبادت در دسترس مردم بود و مساجد، محلهها را به یکدیگر وصل میکرد. بنابراین علت اینکه مدارس و مساجد در بازار ساخته شدند به خاطر نقش اجتماعی این دو در تفکر و فرهنگ دینی است که دسترسی مردم به مکانی که بتوانند عبادت کنند و یک خلوت دینی داشته باشند و آرامش بگیرند باید آسان باشد و به همین دلیل در کنار مساجد بزرگی که در بازار بود انبوهی از مساجد کوچک و و مساجد محلی ساخته میشد که به راحتی هر فردی بتواند در هر زمانی به مسجد برود و این مساجد در یک سلسله مراتب از مسجد محله به مسجد شهر و مسجد جامع قرار میگرفتند و این تلقی ما از نقش اجتماعی مسجد است.
جبار رحمانی: مساجد در ایران افول کرده اند
درادامه نشست دکتر جبار رحمانی سخنرانی کرد و گفت : مسجد به عنوان پدیده اسلامی ابعاد مختلفی دارد و در جامعه اسلامی تعداد بسیار زیادی مسجد ساخته شده است. آیینهای اولیه اسلام با مسجد پیوند میخورد و یکی از مکانهای قدسی مسجد است و نهادی است که با روحانیت به مفهوم قشر متخصص دینی در جامعه اسلامی پیوند خورده و مسجدها سامان قبیلهای، قومی و محلی دارند لذا سامانه هویت جمعی دارند و متناسب با قشربندی جامعه مساجد بزرگ حکومتی و مردمی داریم که اقتصاد آن معمولاً از طریق حکومت و مردم تامین میشود.
الگوی دینی در ایران از مناسک اولیه مانند نماز به مناسک ثانویه تغییر داده شده است
آقای رحمانی در تبیین این موضوع که در ایران در نیم قرن اخیر چه اتفاقی برای مسجد افتاده است که منجر به انزوا و مهجور بودن شده است عواملی را بیان نمودند: الگوی دینی در جامعه ایرانی که حول مناسک اولیه بود به تدریج عوض شد و مناسک ثانویه برجسته شدند و میزان نمازگزاران کاهش یافت. همچنین در گذشته مسجد به طور تاریخی با روحانیت پیوسته بود، از تولد تا مرگ متولی آیینهای کلیدی زندگی روحانیون بودند و در آن نقش داشتند به تعبیری مسجد ترکیبی از روحانیت، شیوههای دینداری و فضاهای اجتماعی بود ولی در حال حاضر روحانیت نقش و جایگاه قبلی را ندارد و از گروه مرجع افول پیدا کرده است.
مداحان جای روحانیت را گرفته اند
اتفاق مهمی که در نظام قشربندی دینی افتاده است جایگزینی مداحان به جای روحانیت است که باعث شده بخش کانونی متخصصین مناسک دینی روحانیت نباشد و موقعیت و منزلت متخصصان دینی جابجا شده و آن را مداحان عهدهدار شدند. در نتیجه در آیینها حضور روحانی را کمرنگ میبینیم و بعضاً در آیینهای تدفین شاهد غیبت کامل روحانیون هستیم.
وی ادامه داد: مساجد در دهه ۶۰ کانونی برای بحرانهای جامعه بود و بعد از آن تا حدود زیادی مصادره شد و جهان مساجد تحت کنترل و استفاده مضاعف سیستم درآمد، دینداران نمیتوانستند در فضای مسجد باشند و مردم به سمت حسینیهها و زیارتگاهها رفتند، در دهه ۷۰ و ۸۰ روحانیونی که در روستاها مستقر میشدند کارگزار حکومت بودند و مردمی نبودند که به دنبال روحانیون بروند و این رابطهای که روحانی بخشی از زندگی مردم بود از دست رفت، گویی روحانیت به سیستم پیوندخورد و این شکاف بین مردم و روحانیت ایجاد شد و در نتیجه هرچه بیشتر روحانیت، نماینده دین حاکمیت شد.
عامل موثر دیگر تحول نسلی است، اکثریت بچههای قدیمی دهه ۶۰، الان به یک اقلیت کوچک تبدیل شدهاند و ترجیحات نسل جدید در فضاهای جدید نظیر فرهنگسرا، حسینیه، چادر و موکب خودش را بروز میدهد و تجربه دینی عموم آدمهای نسل جدید در مسجد نیست.
عامل قابل توجه بعدی تحول سیاسی-اقتصادی حوزویان بود، روحانیت در این دهههای اخیر مستقل شد در نتیجه فاصلههای سیاسی و اجتماعی که ایجاد شده بود از لحاظ اقتصادی هم بیشتر شد. در مجموع مسجد نتوانست خودش را با تحولهایی که جامعه ایرانی پیدا کرد به روزرسانی کند و هیئت بود که نوپایی و حیات اجتماعی را نشان داد.
در پایان این نشست دکتر رحمانی گفت: به واسطه عملکرد نهاد حاکمیت، مسجد و متولیان آن به تدریج از زندگی مردم فاصله گرفتند و هرچه بیشتر با غیبت روحانیت مواجه هستیم و این مسیری نبود که جامعه بر روحانیت تحمیل کند. به عبارتی جامعه آن را انعکاس داد. در واقع آنچه رخ داد در این تغییرات گسترده متخصصان مناسک دینی، روحانیت جایگاه خود را در بدنه جامعه به سایر متخصصان واگذار کرد و به تعبیری در دوره حکمرانی شیعی به واسطه تغییر در سلسله مراتب متخصصان، تغییر در اقتصاد دین و تغییر در کارکردهای آیینی جامعه، افول مسجد را شاهد هستیم و عملاً با چیزی مواجهیم که از درون خودش جوشیده است و مسجد قربانی متولیان خود میباشد و این مسئلهای است که باید به آن پرداخت و به معنای بیدین شدن جامعه نیست، بلکه جامعه کانون دینیاش از مسجد به حسینیه و زیارتگاهها تغییر یافته است.