آمریکا در دوره ترامپ و در تمامی ماه‌های اخیر در صحنه‌های پرمخاطره‌ای در روابط بین الملل ورود کرده است. رئیس‌جمهور خودشیفته آمریکا از همان ابتدا که وارد کاخ سفید شده است تلاش کرده تا چهره‌ای غیرقابل پیش بینی از خود نشان بدهد و معادلات را به نفع واشنگتن رقم بزند.
ترامپ این تصویر را از خود ساخته است که او از استراتژی «صلح از طریق قدرت» (PeaceThrough Strength) بهره می‌برد. این استراتژی مبتنی بر قدرت بازدارندگی است و بدین معناست که او در محاسبه با حریف، دست بالا را دارد و کسی توان چانه‌زنی در برابرش ندارد.
قصه آمریکا در مواجهه با یمن اما بر مبنای محاسبه ترامپ پیش نرفته است. آمریکایی‌ها در دو ماه گذشته حملات پرشماری را علیه زیرساخت‌های یمن انجام دادند. برخی آمارها تعداد این حملات را بیش از هزار بار اعلام کرده است، اما با همه این حملات و هزینه سنگینی که آمریکا در جنگ با یمن انجام داده است، هفته گذشته رئیس‌جمهور پرحاشیه و خبرساز آمریکا به یکباره اعلام کرد که ما با یمن آتش‌بس کرده‌ایم و یمنی‌ها دیگر به ما حمله نخواهند کرد. ساعتی بعد هم مقام عمانی اعلام کرد که مسقط میانجی‌گری این آتش‌بس را انجام داده است و در واقع سخنان ترامپ را تایید کرد.
اما درباره آتش بس یمن و آمریکا چند نکته مهم وجود دارد؛ اول اینکه، محاسبات ترامپ و آمریکا در برابر یمن غلط اندر غلط بود و در واقع حریف قدرت یمن نشدند. وضعیت به‌گونه‌ای است که روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز با ادبیاتی انتقادی درباره آتش بس آمریکا و یمن می‌نویسد: میانجی‌گری عمان، ترامپ را از مخمصه یمن نجات داد.
جالب اینجاست که حتی نیویورک‌تایمز صریحا این صحنه را شکست آمریکا در برابر یمن توصیف کرده است. نکته جالب‌تر اینکه ایران‌اینترنشنال به عنوان یک رسانه در خدمت صهیونیست‌ها به مساله آتش بس یمن و آمریکا، واکنشی عصبی نشان داد و همراه با سردرگمی و استیصال به این قضیه، از واژه‌هایی چون «خیانت ترامپ به اسرائیل» و «باورنکردنی بودن اعتماد آمریکا به انصارالله» استفاده کرد.
دوم اینکه، پیام این آتش‌بس این است که ترامپ در هر صحنه‌ای که احساس کند طرف مقابل محکم ایستاده و برای او هزینه خواهد داشت، بلافاصله عقب‌نشینی می‌کند. در واقع یمن، چهره اصلی و بدون نقاب ترامپ و آمریکا را عیان و نمایان کرد.
سوم اینکه، قدرت یمن متکی به محورمقاومت است و مقاومت همچنان می‌تواند معادلات و محاسبات را برهم بزند. تحلیل بسیاری از کارشناسان که کار یمن را تمام شده می‌دانستند، غلط از آب درآمده است. همچنانکه رژیم صهیونی باور نمی‌کرد موشک بالستیک یمن در فرودگاه بن گوریون با آن حجم از تخریب فرود بیاید و از تمام سامانه‌های دفاعی مدرن و میلیاردی عبور کند.
چهارم اینکه، آتش بس یمن و آمریکا منحصر به این دو کشور است و غایب بزرگ این صحنه رژیم صهیونی است که همچنان با موشک‌های یمن، حاشیه امن نخواهد داشت.
و بالاخره باید گفت، صحنه تحولات و درگیری‌های منطقه‌ای و جهانی را در جهان جدید باید درست و دقیق تحلیل کرد. عملیات روانی و رسانه‌ای بخشی از بازی چندلایه آمریکایی ها در مواجهه با دشمنان‌شان است، اما این فقط یک ضلع از جنگ ترکیبی است و همه واقعیت در صحنه قدرت نیست. از یمن و قدرت مقاومت یمنی باید درس گرفت و نباید با محاسبه غلط به امثال ترامپ باج و امتیاز داد.
