بابت کاری که شرکتکننده «عصر جدید» به خاطرش تشویق شد، اوایل انقلاب در حد مرگ کتک میخوردیم!/ گفتند چرا هدیه تهرانی در «تهران ۱۵۰۰» چادری نیست؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی برنامه، بهرام عظیمی مهمان منصور ضابطیان در برنامه «ساطور» شد.
این کارگردان انیمیشن، در بخشی از برنامه درباره ممنوعیت رقص در دهه ۶۰ اظهار کرد: «سال ۶۲ انسانی به نام مایکل جکسون به دنیا و ایران معرفی شد و همه شگفتزده شده بودیم. فیلم «رقص بریک» آن زمان آمد و جهانبینی ما را عوض کرد. گفتیم چرا ما چنین چیزی نداریم؟! آن زمان من در هنرستان رشته اتومکانیک میخواندم و در حالی که با بچههای برق کلکل داشتیم، درآوردن ادای رقص مایکل جکسون ما را به هم نزدیک کرد.»
عظیمی یادآور شد: «آخر تیپی که میزدیم پیراهن سفید روی شلوار، یقه بالا بسته، آستین بلند و… بود که موج این رقص معلوم شود. اگر کمیته با کسی که اوایل دهه ۶۰ هلیکوپتری میزد مواجه میشد او را تا سر حد مرگ میزد و هرچه از دهنش درمیآمد به او میگفت چون روی کمرش چرخیده بود. همین الان در برنامههای تلویزیونی مثل «عصر جدید» که خودم جزو مربیهایش بودم، محمد زارع همین کار را کرد و همه دست میزدیم!»
او با بیان این که یک گروه ۵ نفره رقص زمینی و هوایی داشته است، گفت: «یک بار در پارک شفق، روی حوضی که لایه ضخیمی یخ رویش بود داشتیم برک میزدیم که کمیته آمد. من هم زودتر فرار کردم و از پشت بوتهها دیدم که بچهها را زدند، یخ حوض را شکستند و آنها را مجبور کردند زیر یخها بروند!»
دور زدن محدودیتها برای کشیدن کارتون درباره متلک گفتن آقایان به خانمها
این کارگردان که زمانی در مطبوعات به عنوان کاریکاتوریست فعالیت میکرد، ادامه داد: «در این حرفه سانسور زیادی را تجربه کردم، بارها گفتند حق نداری این را بکشی، حق نداری به این موضوع اشاره کنی و.. همیشه در کارگاههایم هم از این موضوع میگویم اما سالها پیش روزنامه همشهری چند نفر از ما کاریکاتوریستها را جمع کرد و خواست درباره مزاحمت برای خانمها کارتون بکشیم. گفتیم می وانیم متلکهای پسرها به دخترها را بنویسیم؟ اجازه ندادند، گفتیم میتوانیم دختر خوشگل بکشیم؟ گفتند شما که محدودیتها را میدانید. من هم بیخیال شدم و به خانه رفتم ولی بعد با خودم گفتم با همه این محدودیتها باید چیزی بکشم. یک چیزی کشیدم که ترکاند و همه محدودیتها را هم رعایت کردم. یک کفش پاشنه خوابیده کشیدم که بند یک کفش پاشنه بلند را گرفته بود! پس با محدودیتها و سانسورها و خط قرمزها هم میتوان چیزی خلق کرد. البته این یکی در میلیون است و خط قرمزها پدر ما را درآورد.»
ماجرای تمام شدن ساخت مصلی در «تهران ۱۵۰۰»
کارگردان انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» با بیان این که این انیمیشن بسیار حساس بود، درباره دلایل این حساسیت گفت: «این کار اولین فیلم آیندهنگری بود که در کشورمان ساخته شده است. زمانی که ما آن را میساختیم درباره ۱۱۲ سال بعد صحبت میکردیم. تهیهکننده این کار ۶۰ درصد شهرداری تهران و ۴۰ درصد آقای ابوالحسنی خدابیامرز بود که «دیرین دیرین» را هم ساخت و من ۱۶ سال با او کار کردم. او و علی معلم دو نفری هستند که مرگشان را هنوز باور نمیکنم. آن موقع قالیباف میخواست کاندیدای ریاستجمهوری شود و زمزمهای پیچید که مردم اگر میخواهید بدانید او به درد ریاستجمهوری میخورد یا نه فیلمی را که درباره ۱۱۲ سال دیگر میگوید ببینید تا با ایدههای او در مورد آینده آشنا شوید! همین باعث شد که شهرداری بعد از سه سال خودش را از فیلم کنار بکشد. برخورد خیلی محترمانه بود و همچنان به ما پول هم میدادند اما باید این پول را پس میدادیم. ولی فشار اقتصادی به ما وارد نشد.»
عظیمی ادامه داد: «یک بار در جمعی که آدمهای کلهگنده تصمیمگیر در زمینه هنر نشسته بودند گفتند چرا هدیه تهرانی در انیمیشن چادری نیست، میخواهی بگویی ۱۱۲ سال دیگر چادر نداریم!؟ بلند شدم و با عصبانیت گفتم کلاهتان را بالا بیندازید که دارم میگویم ۱۱۲ سال دیگر هم جمهوری اسلامی وجود دارد. الان هم سرچ کنید میبینید چهقدر به من فحش دادند و مرا آنفالو کردند که گفتهام جمهوری اسلامی تا این همه سال دیگر هست.»
بهرام عظیمی با اشاره به سکانسی که دوربین در «تهران ۱۵۰۰» مصلی را نشان می دهد، تصریح کرد: «همین الان مصلی هنوز تکمیل نشده است اما گفتند تو باید مصلی را ساخته شده نشان بدهی. گفتم خب حداقل نقشه آن را به من نشان بدهید تا مختصاتش را بدانم. گفتند نه محرمانه است! از یک سرباز که آنجا خدمت میکرد کمک گرفتیم و او برایمان فیلم گرفت و در نهایت مصلی را ساختیم. ابتدای فیلم هم صدای اذان میآید که کسی به من نگفته بود و فکر میکردند به من با این تیپم نمیآید خودجوش این کار را کنم. ولی باز هم وقتی فیلم را دیدند به من گیر دادند که پس نمازگزارها کجا هستند!؟ گفتم ما از لای ابرها مصلی را می بینیم نمازگزار را کجا بگذاریم آخر!؟»
او در پایان با بیان این که گرچه خیلی به «تهران ۱۵۰۰» پز داده اما آن چیزی که میخواسته از آب درنیامده و ۳۰، ۴۰ درصد به خواستهاش نزدیک بوده، درباره این که اگر سانسوری وجود نداشته باشد چه فیلمی میسازد، گفت: «یک فیلم میسازم که در آن عشق وجود داشته باشد، خنده هم در آن باشد، اما در انتها اشک تو را دربیاورد و به مخاطبان بگوییم قدر زندگیتان، آدمها و حتی اشیا را بدانید.»
۲۴۲۲۴۲